چه کسانی توانمند شوند
1- توانمند سازی زنان:
هنگامی توسعه پایدار است که به عنوان یکی از بسترهای عالی و رشد انسان باشد و مشارکت همه گروههای اجتماعی صورت گیرد. در این راه زنان یکی از مهمترین گروههای اجتماعی مؤثر در فرآیند به شمار میروند. زنان تقریباً نیمی از جمعیت هر جامعهای راتشکیل میدهند و در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی نقش تعیین کنندهای دارند. البته بین زنان و مردان یک جامعه درجه توانمندی فرق دارد به این معنی که مردان به خاطر سرپرست خانوارده تواناییها و قدرت تصمیمگیری بیشتری دارند اما زنان در دنیا از امکانات کمتر آموزشی برخوردارند و حتی کنترل آنان بر نوع اطلاعاتی که در دسترس دارند کمتر است و همین باعث میشود که زنان در تدوین قوانین و تصمیم گیریهای به ویژه کلان که آثار مهمی در زندگی خصوصی آنها خواهد داشت، کنترل کمتری داشته باشند. پس توانمندسازی یا قدرت بخشی به زنان فرآیندی است که در آن زنان به منابع قدرت دسترسی و کنترل بیشتری پیدا میکنند و در تصمیمگیریهای مربوط به منابع و پیرامون خود نقش قدرتمندانهتری ایفا میکنند.
در بعد اقتصادی، توانمندی زنان به برخورداری زنان از دستمزد برابر با مردان، بکارگیری سهیم کردن آنان در اجرای طرحهای زیرساختی و اشتغال آنان بر مبنای سطح تحصیلات، دانش و مهارت و هم سطح مردان اشاره دارد. و دولتها باید حقوق اقتصادی زنان را در زمینههای مختلف تضمین کنند.
شکلگیری سازمانهای غیردولتی(NGO) که پدیدهای جدید است براساس ضرورتهایی که جوامع محلی نیاز داشتهاند پدیدار شدند و در دو دهه اخیر روند شکلگیری این سازمانها تسریع شد. و شکلگیری سازمانهای غیردولتی زنان نیز تلاش برای واردکردن زنان از حاشیه به مرکز تلقی میشود که از حق زنان دفاع میکند. با عنایت به اینکه برنامههای توسعه باید مبتنی بر مردم بوده و به خصوص در برگیرنده محرومان و زنان باشد، آموزش دهی باید از اهداف اصلی این برنامهها قرار گیرد. به ویژه آموزش حسابداری ، بازاریابی و آموزش علمی که به فرآیند توانمندسازی زنان کمک میکند.
بنابراین زنان نباید مانند کودکان صرفاً استفاده از مواهب توسعه باشند بلکه باید تشخیص تصممیم گیریها، برنامه ریزی و اجرا فائق آمدن بر مشکلات، مشارکت جدی داشته باشند. تاکنون ظرفیتهای قابل ملاحظه زنان (روستایی) در مراحل گوناگون توسعه به صورت کامل و واقعی مورد توجه قرار نگرفته و به تبع آن مانع استرس آنان به اشتغال، درآمد، بهداشت، آموزش، و منزلت اجتماعی شده است که سازمانهای غیر دولتی زنان باید امکان را برای آنان فراهم کند.
2 - توانمندسازی فقرا
توانمندسازی باید در راستای کاهش فقر و پرکردن شکاف میان فقر و غنی صورت بگیرد. این امکان با تحولات عمیق و اساسی در زیرساختها و ارائه خدمات به قشرهایی که نیازمندند میسر میشود. برای توانمندکردن فقرا دو شرط ضرورت دارد:
«الف- به طور دقیق وضعیت فقرا را روشن کنیم که از جمله حقوق مربوط به جنگل نشینان، دهقانان خردهپا، حقوق اجتماعات روستایی و فقیر نسبت به معملمان و مدارس، حقوق مادران و فرزندان در مورد مواظبهای بهداشتی، حقوق کارگران در مواقع بیکاری از خدمات عامه باشد.» (چمبرز ،270:1997) .
ب- دوم اینکه «تشکیل گروههای مختلف براساس منابع گروهی آنان و تشویق آنان بر تقاضای حقوقشان است» (همان منبع:270 ) بنابراین نقش سازمانهای خدماتی تنها فراهم آوردن خدمات نیست بلکه ، آگاه کردن فقیران نسبت به حقوقشان و اعطای قدرت به آنها برای مطالبه حقوقشان است.
3 - توانمندسازی روستاییان:
در این مقاله درباره توانمندسازی روستاییان مطالب زیادی آمده است که در اینجا درباره این موضوع بحث نمیشود. اما آنچه در این قسمت مورد تاکید است اینکه، دولتها به تنهایی نمیتوانند برنامههای عمران روستایی و طرحهای توسعهای را پیاده کنند بلکه فقط میتوانند، شرایط را برای اجرای این طرحها و برنامهها تسهیل و انجام آن را امکانپذیر کنند. اگر قرار باشد طرح توسعه روستایی به خاطر منافع مردم اجرا شود، قدرت سیاسی و اقتصادی باید در روستاها و مناطق مختلف کشور در دست مردم باشد و مردم خود، حافظ حقوق انسانی خود باشند که در کشورمان در این زمینه، انتخابات شوراهای شهر و روستا به منظور واگذاری امور مردم به مردم، برگزار شده و استقبال مردم نیز در این خصوص چشمگیر بوده است.
4 - توانمندسازی جوانان:
اجرای طرح غنیسازی اوقات فراغت جوانان به ویژه جوانان روستای از این موارد است که به جوانان مناطق به ویژه روستایی برای مشارکت مؤثر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، توانایی میدهد. دادن آگاهی ، انتقال تجارب و ایجاد اعتماد به نفس به جوانان در فرایند زندگی برای تصمیم گیری درست در مورد آینده خود ، بازکردن چشم اندازها به منظور حرکت روبه جلو و نوآوری در زمان تحصیل و کار
از موارد توانمنسازی جوانان محسوب می شود.
ایجاد فرصت های شغلی برای آغاز زندگی مشترک ، حمایت مالی از آنان در اوایل زندگی از مصادیق توانمندسازی است که نه لزوما از وظایف دولت بلکه از وظیفه بزرگسالان و متمکنان اقتصادی است .
5 - توانمندسازی کارمندان
اگر سازمانها و گروهها بخواهند رهبران آینده خود را از میان کارکنانشان انتخاب کنند با هشت گام اساسی بردارند که حرکت در این مسیر توانمندسازی است»(http://www.imi.ir).
این هشت گان عبارتنداز: ایجاد اعتماد، انگیزه رهبری، تفویض اختیار، گسترش ارتباط عمومی، تشویق محیط کاری خلاق، گسترش رشد حرفهای، فراهم کردن منابع لازم برای کارمندان و اعطای پاداش و قدرشناسی. که دراین صورت، میتوان رهبران آینده سازمان را از میان کارمندان انتخاب و آنان را برای شکوفایی و موفقیت آن سازمان، توانمند کرد.
لازم به یادآوری است که طرح توانمندسازی ابعاد وسیعی دارد و اجرای آن برای همه گروههای اجتماعی ضروری است که در اینجا بیش از این، مورد بحث قرار نمیگیرد اما چند مورد از طرحهای توانمندسازی را که درباره آن بحث و اجرا میشود ذکر میکنیم؛
6- توانمندسازی سالمندان، 7- توانمندسازی دختران، 8- توانمندسازی کودکان، 9- توانمندسازی زنان سرپرست خانوار 10- توانمندسازی پژوهشگران، 11- توانمندسازی کارشناسان آموزشی، 12- توانمندسازی بخش خصوصی و تعاونی و....
ادامه دارد